پیش‌گفتار مترجم فارسی:

pasolini_cover_coeur_enfant_02

آن زمان که مجموعه‌شعر دیگری از پازولینی به نام «وطن من کجاست» را ترجمه می‌کردم (این‌جا) با آن دنیای غریب و آرمانی که دارد، به این فکر می‌کردم کودکی این راوی، که گاه از آن دوران‌اش سطری می‌نویسد و یادی می‌کند کجاست، انگار دوره‌ای باشد پیش از آن، زمانی، جایی که پای آدمی روی زمین سفت می‌شود، رفتن می‌آموزد و از روی شانه‌ی روزها و ماه‌ها و سال‌ها می‌گذرد و به بلوغ می‌رسد و می‌آید تا کار کند و کار کند و در اجتماع «بدبخت‌ها» جای بگیرد. این مجموعه‌شعر، «در قلب یک کودک» برای من بازیابی همان مرحله است. انگار راوی آن شعرها قبل از آن‌که بگوید:

« متحد شویم! ابر باران می‌شود،

دانه گندم می‌شود

چشمه جوبار می‌شود

بدبخت‌ها آگاه می‌شوند!

متحد شویم! بهار می‌رسد،

از جنازه نهرها می‌زایند،

ما جنازه‌هاییم، بهار،

هزار قلب که جوانه می‌زند در «عشق»!»

از جایی دورتر شروع کرده، از شنبه‌ای پاک، با مادری که در آسمان است و در زمین است و گاه خود اوست و نگران اوست و در اوست. پازولینی در شعرهای «در قلب یک کودک» با اقانیم سه‌گانه (پدر، پسر و روح‌القدس) زیاد دم‌خور می‌شود اما از آن‌ها بیشتر به پسر کفایت می‌کند و مادر، همان به گمان من اقنوم اساسی غایب در مسیحیت، مادری که نیست و مسیح با تمام مهری که در اناجیل از او تصویر می‌شود تو گویی پسر این مادر نیست،‌ عاطفه‌ی چندانی از او به مادر نمی‌بینیم اما این «پسر» که راوی شعرهای پازولینی در این مجموعه است گویی آمده تا آن نقص بزرگ مسیحیت را با عاطفه‌ای سرشار به مادر برطرف کند. این کتاب شاید انجیلی است که اقنوم اولش مادر است و اقنوم دوم، پسرش، همینی که در شعر «آه مادرم بر یک رز» آثار استمنایش را بر ملحفه می‌خوانیم و روح‌القدس و پدرش هر دو یکی و هر دو جهان‌اند و این دست‌کاری شاعرانه‌ی پازولینی است.

پازولینی در این کتاب از بلوغ و نشانه‌های جنسی زیاد می‌گوید اما کلمه‌ای که بر چیزی خاص دلالت کند در آن نیست. حتی وقتی خطاب به ارباب داد می‌زند:

«… ارباب، در مالافی‌یستا همه‌چیز از آن تو بود،

و من، برعکس، هیچ نداشتم؛

من برای خودم تنها همین چیز را داشتم:

برای چه از من دزدیدی‌اش؟»

این «چیز» دقیقاً همان چیزی است که می‌تواند آلت لذت و عضوی شادی‌بخش و نشانه‌ی مردانگی باشد که ارباب دزدیده. اما در شعر جز همین «چیز» نمی‌آید و مترجم فارسی هم طبعاً به همین نکته وفادار مانده. نکته‌ی دیگر این‌که در ترجمه‌ی شعرهای این مجموعه، بر خلاف ترجمه‌ی قبلی‌ام از کتاب «وطن من کجاست» بیشتر با خواننده‌ی فارسی زبان همراه شده‌ام؛ نه به این معنا که چیزی حذف یا اضافه کرده باشم؛ اگر در آن ترجمه اصرار داشتم شعرها مثل کاری که مترجم فرانسوی کتاب از زبان فریولی (زبان اصلی شعرهای پازولینی) کرده، در سطربندی‌ها درست و کلمه به کلمه با متن مبدأ مطابقت کند (همان‌طور که مترجم کتاب به فرانسوی کرده)، در این ترجمه از جابه‌جایی کلمه‌ها در سطرها، تا جایی که با اصالت شعر در تضاد نباشد خودداری نکرده‌ام و فکر می‌کنم خواننده‌ی فارسی‌زبان «حق» دارد از متنی که می‌خواند لذت ببرد. پانویس‌هایی را هم برای فهم بهتر متن اضافه کرده‌ام.

و آخرین نکته این‌که ترجمه‌ی مجموعه‌شعر دیگری از پازولینی به نام «شعرهای فراموش‌شده» را هم تقریباً تمام کرده‌ام که فکر می‌کنم خوانش هر سه‌ی این مجموعه‌ها در کنار هم درک زیبایی شعر پازولینی را چندبرابر کند، انگار این هر سه کتاب را (دست‌کم به این اعتبار که در یک دوره سروده شده‌اند) همیشه با هم و در کنار هم باید خواند. میان انتشار ترجمه‌ی «وطن من کجاست» و این یکی: «در قلب یک کودک» تقریباً یک سالی فاصله افتاد که بگذارید به حساب گرفتاری‌ها و کارهای دیگری که در دست داشته‌ام و دارم. اما اجازه بدهید دل خوش کنم که این ترجمه‌ی سوم به این سرنوشت دچار نمی‌شود و به‌زودی آن را هم تقدیم دوستداران پازولینی خواهم کرد.

این کتاب هم به صورت الکترونیک و رایگان در اختیار شما قرار می‌گیرد. هدف خوانده شدن این شعرهاست.

باقی بقایتان.

مهدی مرعشی

مونترال

بیستم دسامبر 2016

لینک مستقیم:

Pier_Paolo_Pasolini_Dans_Le_Coeur_D_Un_Enfant_Mehdi_Marashi

 لینک دانلود در مدیافایر:

این‌جا